میراث جرون
امروز : پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ - ساعت : ۰۵:۰۷
یادداشت

ضرورت ذخیره سازی باران در سدها

فروغ مسلم زاده // فعالیت مناسب سامانه بارشی در هفته جاری و برنامه‌ریزی‌های انجام ...

سیلی جوانمردی بر گونه نامردان

فروغ مسلم زاده // میراث جرون حمله دو شب پیش ایران این پیام را ...

چه زمانی شبکه های اجتماعی رفع فیلتر می شوند!؟

نماینده مردم صومعه‌سرا در مجلس درباره زمان رفع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، بیان می‌کند ...

زیرساختهای گردشگری در هرمزگان نیازمتد توجه

مریم آقاجانی // توسعه زیرساخت‌های گردشگری جزایر هرمزگان به‌ویژه در بخش آب و برق ...

سواد رسانه‌ای چگونه می‌تواند در مواقع بحران به داد جامعه برسد

فروغ مسلم زاده // مردم در فضای مجازی رفتارهای هیجان‌آمیزی از خود بروز می‌دهند ...

جهش تولید با مشارکت مردم

فروغ مسلم زاده// رهبر معظم انقلاب در نام گذاری امسال، دو بعد جهش اقتصادی ...

((افزایش افسار گسیخته نرخ ارز تا کجا،مردم درمانده این همه بدبختی ))

عبدالحسین اسدپور/// ، این روز ها قیمت ها بطور سرسام اوری بالا می رود ...

((روز قدس فریاد عشق ))

به قلم عبدالحسین اسدپور /// ۱۷ فروردین برابر با ۲۵ رمضان ۱۴۴۵ ، روز ...

((بعد از ۴۰سال اورا دیدم قلبم به یک بار قلبم از حرکت ایستاد ))

  به قلم‌عبدالحسین اسدپور امروزبعد از چهل سال در کنار قبر برادرش‌، که مادر بزرگم ...

شایسته گزینی مورد نظر مردم باشد 

  فروغ مسلم زاده // با توجه به در پیش بودن بزرگترین رویداد سایسی کشور ...

  • کد مطلب : 29681
  • تعداد نظرات : 0 نظر
  • تاریخ انتشار خبر : 13 فوریه, 2018 - 10:29
  • شما اینجا هستید :اخبار مشروح
  •   

    جدال بر سر تصميم تازه آموزش و پرورش: مساله‌ی تیزهوشان

    «گام نخست را برداشتيم. دانش‌آموزان ابتدايي از آماده شدن براي آزمون‌هاي تيزهوشان، نمونه دولتي و مدارس خاص رها شدند.» وقتي كه وزير آموزش و پرورش اين جمله را در صفحه توييتر خود منتشر كرد، كاربران اين شبكه اجتماعي با درود و سلام به استقبالش رفتند، تصميم جديد آموزش و پرورش را بارها بازنشر دادند.

     «گام نخست را برداشتيم. دانش‌آموزان ابتدايي از آماده شدن براي آزمون‌هاي تيزهوشان، نمونه دولتي و مدارس خاص رها شدند.» وقتي كه وزير آموزش و پرورش اين جمله را در صفحه توييتر خود منتشر كرد، كاربران اين شبكه اجتماعي با درود و سلام به استقبالش رفتند، تصميم جديد آموزش و پرورش را بارها بازنشر دادند.
    «گام نخست را برداشتيم. دانش‌آموزان ابتدايي از آماده شدن براي آزمون‌هاي تيزهوشان، نمونه دولتي و مدارس خاص رها شدند.» وقتي كه وزير آموزش و پرورش اين جمله را در صفحه توييتر خود منتشر كرد، كاربران اين شبكه اجتماعي با درود و سلام به استقبالش رفتند، تصميم جديد آموزش و پرورش را بارها بازنشر دادند و خيلي زود معاون ابتدايي آموزش و پرورش هم در خصوص حذف آزمون‌ها از دوره ابتدايي به گفت‌وگو با رسانه‌ها پرداخت.
    واكنش ديگر اما بسيار متفاوت‌تر بود، سمپادي‌ها يعني همان دانش‌آموزان و فارغ‌التحصيلان مدارس استعدادهاي درخشان با هشتگ # نگران_سمپادم اعتراض‌شان را در توييتر منتشر كردند و عده‌اي از سمپادي‌ها هم مخالفت‌شان با اين تصميم جديد را در پياده‌روي مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش با تجمع و پلاكارد نشان دادند. جمله و تصميم محمد بطحايي كافي بود تا بحث‌هاي زيادي در مورد مدارس سمپاد ميان موافقان و مخالفان اين تصميم شكل بگيرد: مشكل از سمپاد هست يا نيست؟
    «به عنوان يك معلم پايه دوازدهم مي‌گويم كه سمپاد يعني دوره اول. آنچه در دوره دوم اتفاق مي‌افتد چندان فرقي با ساير مدارس ندارد چون فضاي حاكم متاثر از كنكور است و آقايان زورشان نمي‌رسد كنكور را حذف كنند. بنابراين با حذف دوره اول ديگر سمپادي وجود نخواهد داشت.» يكي از دبيران و فارغ‌التحصيلان مدارس سمپاد كه براي اعتراض به آموزش و پرورش آمده بود به «اعتماد» مي‌گويد كه قول و وعده‌ها براي برجا ماندن دوره دوم سمپاد چندان تاثيري در كل ماجرا ندارد چراكه كار اصلي اين مدارس در همان دوره متوسطه اول انجام مي‌شود، زماني كه هنوز اين مدارس مانند ساير مدارس وارد بازي كنكور نشده‌اند. او هم مثل بسياري از منتقدان اين تصميم، حذف آزمون دوره اول را نوعي پاك كردن صورت مساله مي‌داند: «مشكل اصلي اين است كه در ساير مدارس اتفاق ويژه‌اي نمي‌افتد و وقتي يك مدرسه سمپادي دارد خوب كار مي‌كند اين تفكيك به چشم مي‌آيد.
    هر وقت آموزش و پرورش توانست ساختار بقيه مدارس را درست كند دانش‌آموز با قبول نشدن در سمپاد احساس سرخوردگي نمي‌كند، اين حس وقتي پيش مي‌آيد كه دانش‌آموز فكر كند به غير از سمپاد باقي مدارس به درد نمي‌خورند. بله حتما بين سمپاد و غير سمپاد فرق هست اما بايد جايگزين‌هاي مناسب براي دانش‌آموزان وجود داشته باشد نه اينكه اگر نمي‌تواني جايگزين مناسب معرفي كني آن مدرسه‌اي را هم كه خوب كار مي‌كند منحل كني»
    «ر»، فارغ‌التحصيل سمپاد كه حالا در دانشگاه شهيد بهشتي دانشجو است، مي‌گويد آنچه منتقدان مدارس سمپاد به عنوان تفكيك ميان دانش‌آموزان نام مي‌برند، نوعي از تفكيك است كه ارتباطي به خودبرتربيني و جداسازي نخبگان ندارد: «تا اواخر سال سوم راهنمايي متوجه نبوديم كه وقتي مي‌گويند سمپادي يعني فرق ما با باقي بچه‌هاي هم‌سال خودمان در چيست، وقتي رفتيم به دبيرستان ديديم كه كل پايه پژوهشي و تفكر ما در راهنمايي شكل گرفته، ياد گرفتيم كار گروهي بكنيم و با هم ارتباط بگيريم. تا سال دوم دبيرستان هم كار پژوهشي مي‌كرديم ولي در نهايت من دانش‌آموزي بودم كه رياضي خواندم و بعد از قبولي در دانشگاه انصراف دادم. همان نوع تفكر و آموزش‌هاي دوره اول بود كه سبب شد من بدون نياز به مدرسه دوباره كنكور بدهم و اين‌بار وارد رشته انساني بشوم. اين كلمه تفكيك به معناي برتر بودن ما نيست، به معناي نوع فكر كردن بچه‌هاي سمپاد است و سختي‌هايي كه كشيديم. ما خيلي زودتر دست به كار شديم و خودمان را بزرگ كرديم. همه اينها را در همان دوره اول به ما آموختند.»
    دسته‌اي از منتقدان آموزش و پرورش والديني هستند كه از اوايل دبستان براي ورود فرزندان‌شان به مدارس استعدادهاي درخشان وقت و هزينه كرده‌اند و حالا مي‌گويند آموزش و پرورش بايد خيلي پيش‌تر اين تصميم خود را اعلام مي‌كرد، براي آن زمان‌بندي اجرايي در نظر مي‌گرفت تا مادر و پدرها با توجه به آن تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي مي‌كردند. بخشي ديگر از منتقدان هم به درستي اشاره مي‌كنند كه مساله اساسي در واقع مساله كنكور است چراكه تا وقتي آزمون اصلي برقرار باشد، تعطيلي سمپاد راه‌حل نيست، تنها باز كردن جا براي مدارس غيرانتفاعي است كه شهريه‌اي به مراتب‌ بالاتر از سمپاد مي‌گيرند و در عمل تبعيض هوشي نظام آموزشي تبديل مي‌شود به تبعيض مالي. شادي در توييتر خود نوشت «فرزانگان و علامه حلي و ساير مدارس سمپاد نباشند ابوريحان و خرد و انرژي اتمي و علامه طباطبايي و سلام و امثالهم كه جمع نمي‌شوند. صرفا ممكن است خانواده‌ها حريص‌تر شوند يا آنها شهريه‌شان را افزايش دهند.»

    جدال معمولي‌ها و غيرمعمولي‌ها

    نسل‌هاي مختلفي از دانش‌آموزان خاطره شركت در آزمون‌هاي ورودي مختلف را در خاطره دارند، شركت در آزمون مدارس استعدادهاي درخشان احتمالا يكي از پررنگ‌ترين آنها است. پس از سال‌ها يك توييت از سوي وزير آموزش و پرورش كافي بود تا موجي از خاطره و تجربه كساني كه وارد سمپاد شده يا نشده بودند خودش را در قالب بحث، مشاجره و نقد نشان دهد. كساني كه مي‌گفتند سمپادي‌ها در مدارس‌شان خودبرتربيني را آموختند و فكر كردند با باقي دانش‌آموزان تفاوت خاصي دارند و آنهايي كه مي‌گفتند در سمپاد هويت گرفته‌اند و هرگز فكر نكرده‌اند خون‌شان از بقيه رنگين‌تر است.
    «سمپاد به هم نسل‌هاى من احساس غرور داد، باعث شد در مقابل سختي‌ها شجاع باشيم، به ما يك فرصت فوق‌العاده داد تا پيشرفت كنيم، بهترين متخصصان كشور آنجا پرورش يافتند، سمپاد يك كارخانه توليد انسان‌هاي موفق است، اگر آن را منحل كنيد هم خاطرات ما را نابود مي‌كنيد هم آينده ايران‌مان را.» اين نوشته امير يكي از اظهارنظرهايي بود كه واكنش‌هاي زياد و اغلب تندي را برانگيخت، برخي از كاربران اين گونه اظهارنظرها را ثمره تفكيك مي‌دانستند و اشاره داشتند كه اين تفكيك‌ها نشانه‌اي از فاشيسم آموزشي است.
    صابر يكي از كساني است كه سمپاد را نشانه فاشيسم آموزشي مي‌داند. او خودش در اواخر دهه ٧٠ و اوايل دهه ٨٠ فارغ‌التحصيل همان مدارس بوده و مي‌گويد بعد از ورود به دانشگاه متوجه شده كه نگاه سايرين به بچه‌هاي سمپاد چيست. او به «اعتماد» مي‌گويد: «از روز اولي كه وارد تيزهوشان شدم همه معلم‌ها و اطرافيان يك جمله تكراري را توي گوشم خواندند: تو با بقيه دانش‌آموزان فرق داري و بايد بهتر نتيجه بگيري. تو هوش بالاتري داري، تو استدلال استنتاجي قوي‌تري داري و… بچه‌هاي تيزهوشان اين مدرسه را به اين دليل دوست دارند كه آن حس متفاوت و برتر بودن را القا مي‌كند. من هم لذت مي‌بردم اما وقتي رفتم دانشگاه و واكنش بچه‌هاي مدارس عادي را نسبت به خودمان ديدم متوجه شدم چقدر از ما بيزارند. راست مي‌گفتند؛ ما محصول تعاليم بهتر توسط معلمان برتر بوديم و اگر هركدام از آنهايي كه در فضايي غير از تيزهوشان بودند هم همين ابزارها و امكانات را داشتند مثل ما نتيجه مي‌گرفتند.
    آن موقع فهميدم نگاه از بالا به پايين تيزهوشان‌ به عادي‌ها چقدر فاشيستي بوده.» او كه حالا دانشجوي رشته ژنتيك در آلمان است، مي‌گويد كه تبعيض به يكي از پايه‌هاي نظام آموزشي در ايران تبديل شده: «بچه‌هاي سمپاد گناهي ندارند، استعداد داشتن در تحصيل گناه نيست. گناهكار اصلي سيستمي است كه نمي‌خواهد همه مدارس را به حدي برساند كه امكانات سمپاد تبديل به امكانات ويژه شوند. سيستم آموزش و پرورش ما اصولا مايل به ايجاد تبعيض است؛ تبعيض بين دختر و پسر، تبعيض بين فقير و غني. در آلمان دانش‌آموزان نه يكباره بلكه طي سال‌هاي تحصيلي تفكيك مي‌شوند تا راهي مدارس منتهي به دانشگاه شوند و مثلا پزشكي يا مهندسي بخوانند يا بروند به دانشگاه‌هاي كاربردي و به عنوان مثال مكانيك بشوند اما سمپاد از اول پزشك‌ها و مهندس‌ها را جدا مي‌كند و آماده ارسال به خارج از ايران.»
    بسياري از كاربران توييتر كه در دفاع از مدارس سمپاد نوشته بودند، به موضوع پرورش خلاقيت و احساس هويت جمعي اين مدارس گفتند، محبوبه كه دوره راهنمايي و دبيرستان را در مدرسه فرزانگان بابل گذرانده حرفي خلاف آنها دارد. او به «اعتماد» مي‌گويد: « فضاي مدرسه سمپاد سالم‌تر از مدارس عادي بود و در امر تحصيل جدي‌تر بوديم اما پرورش خلاقيت نداشتيم. شايد مدرسه كساني كه از سمپاد دفاع مي‌كنند فرق داشته اما فرزانگاني كه من در آن تحصيل كردم و مدرسه شهيد بهشتي كه همسرم در آنجا درس خوانده دقيقا فضاي كنكوري و تستي و تحصيلي داشت.» محبوبه از جمله سمپادي‌هايي است كه با تصميم آموزش و‌پرورش موافق است: «معتقدم نبايد از راهنمايي بچه‌ها را جدا كنند. من با آزمون مخالفم، عملكرد تحصيلي و آزمون در كنار هم باشند.»

    آموزش بر اساس تفكيك

    فروردين ماه امسال مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي در گزارشي با نام «گونه‌شناسي مدارس در نظام آموزش و پرورش ايران» به بررسي انواع مدارس در ايران پرداخت. در اين گزارش اشاره شده بود كه بر اساس تصميم مراجع مختلف، مدارس گوناگون با انواع تفكيك‌ها به وجود آمده است و شمار اين مدارس حالا به ٢٠ نوع مي‌رسد. جداسازي مدارس بر پايه ويژگي‌هاي انتسابي يعني سن، قدرت بدني و ميزان هوش و استعداد، بخش ديگري از اين گزارش را تشكيل داده است. در دو بخش سن و قدرت بدني (اشاره به دانش‌آموزان با اختلالات رفتاري، ناتوانايي‌هاي يادگيري، دانش‌آموزان طيف اوتيسم، معلول جسمي- حركتي چند معلوليتي، نيمه‌بينا) تاكيد به مثبت بودن جداسازي شده اما وقتي صحبت از ميزان ضريب هوشي دانش‌آموزان مي‌شود بحث جداسازي با جزييات بيشتري مورد توجه قرار مي‌گيرد.
    در گزارش مركز پژوهش‌ها آمده بود: «بخش مهمي از پروژه فرار مغزها يا مهاجرت تحصيلكردگان از ايران، به دانش‌آموزان مدارس تيزهوشان اختصاص دارد. در اين‌صورت كشور مبدا از دو جنبه زيان ‌ديده است. از يك سو سرمايه‌گذاري و پرورش استعدادها با مدارس و برنامه‌هاي ويژه براي نظام آموزش و پرورش ايران، هزينه‌بر است. از سوي ديگر با وجود چنين سرمايه‌گذاري‌هايي، نتيجه و محصول اين مدارس در كشور نمي‌مانند و گويي دستچين شده و به كشورهاي توسعه‌يافته تقديم مي‌شوند.» اما جداي از اين مساله، جداسازي‌ها بر اساس معيارهاي مختلف انجام مي‌شوند و البته در نهايت همه اين مدارس در نهايت با يك مشكل بزرگ‌تر دست و پنجه نرم مي‌كنند كه كيفيت نظام آموزشي را نشانه گرفته است؛ با آزمون اصلي، آزمون نهايي، با كنكور.

    برچسب ها :

    تبلیغ
    آیین بانک قرض الحسنه مهر ایران هیات گلف استان هرمزگان احمدمرادی oخبرگزاری علم و فناوری آفتاب جنوب