فروغ مسلم زاده / از مدرک تا مهارت

چاپ

کسب مدرک تحصیلی در مدارج عالی تحصیل آرزوی هر جوانی است ؛ آرزویی که دنیایی از روشنی و زیبایی ها پشت آن خوابیده اما طی سالهای اخیر شاهدیم که این آرزو بسرعت درحال برآورده شدن است اما نتیجه و ثمری برای افراد ندارد.

کسب مدرک تحصیلی در مدارج عالی تحصیل آرزوی هر جوانی است ؛ آرزویی که دنیایی از روشنی و زیبایی ها پشت آن خوابیده اما طی سالهای اخیر شاهدیم که این آرزو بسرعت درحال برآورده شدن است اما نتیجه و ثمری برای افراد ندارد.

بحران بیکاری خصوصا بیکاری فارغ التحصیلان در تمامی رشته های دانشگاهی فنی مهندسی تا علوم انسانی و علوم طبیعی و … همه نشان می دهد که سیستم آموزشی ما دچار مشکل است.

سیستمی که نتوانسته تاکنون یک فضای ارام و بی دغدغه برای دانش آموزان در مقطع راهنمایی و دبیرستان فراهم نماید و این فضا را عرصه آزمون و خطاهای زیادی در سیستم ۳-۳-۶ و … قرار داده است چگونه می توان به خروجی مفید وسازنده آن دل بست و امیدوار شد. تجربه های شکست خورده و محکوم به شکست متولیان اموزش کشور نشان می دهد که هنوز مدیریت جامعی بر آموزش عالی کشور حاکم نشده تا یک نقشه راه جامع و مدون ترسیم نماید.

مدرک گرایی افتی برای جامعه دانشگاهی

بسیاری از دانش آموزان سال های تحصیل را به امید قبولی در رشته های مهندسی ویا پزشکی سپری می کنند وسرانجام با غول کنکور مواجه می شوند ؛ غول بی شاخ و دمی که یال و کوپال بسیاری از نخبگان و استعدادهای برتر و درخشان کشور را زده وعاقبت ناامید وسرخورده از درس و دانشگاه یا راهی بازارکسب وکار می شوند ویا خانه بخت ویا در رشته هایی که مورد علاقه شان نبوده به ناچار درس می خوانند تا مدرکی کسب نمایند.

به گفته رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس کنکور از سال ۱۳۹۸ حذف شده و فقط در بعضی از رشته های پرطرفدار و دانشگاه های خاص کشور سیستم معیار سنجی و ارزیابی جایگزین کنکور می شود تا سره را از ناسره واستعدادهای برتر را از دانش آموزان عادی جدا کرده وفرصت های تحصیلی طلایی برای آن فراهم آورد و دیگر هیچ تضمینی برای آینده شغلی آنها وجود ندارد.بسیاری از فارغ التحصیلان دررشته های دکتری فیزیک، شیمی و ارشد حقوق و زبان فرانسه و انگلیسی ومعماری و …. این روزها به امید یافتن شغلی آبرومند به هر دری می زنند تا یک در به روی شان باز شود اما زهی خیال باطل .

تبلیغات وسیع دانشگاه آزاد در سطح کشور و ورودی آسان برای ورود افراد به این دانشگاه و اخذ شهریه های سنگین نشان می دهد که هر کس پولدارتر بی دردتر و بی دغدغه تراست و می تواند به راحتی با دادن پول مدرکی بگیرد و از قبل رانت های موجود درکشور برای مرفهان راهی به سیستم های دولتی و اقتصادی و… برای خود و اطرافیانش باز کند و انها که نه پول دارند و نه پارتی همچنان در پس پرده آرزوهای برباد رفته خود باید بسوزند وبسازند .

از مدرک تا مهارت

اما دراین میان عده ای هم هستند که بلافاصله با گرفتن مدرک دیپلم به دنبال علایق ذاتی خود می روند وسعی دارندبا آموختن مهارت و حرفه  بتوانند گلیم خودرا از اب گل آلود اقتصاد خاکستری ایران در آورند. بهره مندی از دوره های آموزشی فنی و حرفه ای و کسب مهارت های لازم در رشته های متناسب با هر شهر واستان وبنا به نیاز استان ها و علاقه افراد یکی از روش هایی است که دنیا و کشورهای توسعه یافته در آن تبحر داشته وبسیاری از دانش آموزان از سال های ابتدایی تحصیل دروس مهارتی را همراه سایر دروس اصلی خود می خوانند و بنا به علاقه شان در رشته مورد نظر تبحر کسب می کنند تا بتوانند در آینده با دارا بودن مهارتی وارد بازار کار شوند. رشته های شیرینی پزی، آشپزی، لوله کشی صنعتی و ساختمان، معرق و چوب، کابینت وتعمیرات اسپیلت و چیلرهای ایستاده ساده وصنعتی و دهها گرایش دیگر که د رهر استان و شهری مورد نیاز بازار کار و صنایع آن منطقه است می تواند با جذب علاقمندان وبرگزاری دوره های عملی به آموزش این متقاضیان پرداخته و بلافاصله جذب بازار کا رو کارگاه های تولیدی شوند ویا افراد با راه اندازی کارگاه های اقتصادی کوچک به ایجاد کارآفرینی و جذب سایر افراد آموزش دیده و مهارت آموز بپردازند .

اگر نگاه خانواده ها به رشته های فنی و حرفه ای و مهارتی تغییر یابد و کمتر دغدغه پذیرش در رشته های مهندسی و پزشکی در مخیله بچه ها برود و خانواده ها هم بپذیرند که کشور به اندازه کافی پزشک و مهندس دارد و امروز به نیروهای کاردان متخصص و مهارت دیده ای نیازمنداست تا خدمه کشتی ها را از کشورهای اسیای شرقی وارد نکنیم و بتوانیم از متخصصان داخلی بهره ببریم.

اگر بپذیریم که کسب هر تخصص و مهارتی می تواند راهی بسوی یافتن شغل مفید وسازنده ای در کشور باشد قطعا آمار بیکاری در کشور کاهش یافته و افراد سطح توقعات خود را با میزان توانمندی شان تنظیم کرده نه آنکه بدون هیچ مهارت و آموزشی به دنبال یافتن شغلی مهم حساس وپشت میزنشینی هستند.

فاقد هر گونه مهارت و مدرک

در این میان عده ای هم هستند نه تنها دارای مدرک مناسب نبوده که هیچ گونه مهارت و حرفه ای را هم آموزش ندیده و بعضا نه علاقه به درس داشته و نه به یادگیری فن و حرفه و اکنون در به در جویای شغلی آبرومند و پردرآمد هستند که این سودای باطلی است که ارمغان تربیت ناصحیح نسل دوم وسومی است که به بچه ها اجازه نداده اند حتی بند کفش خود را بسته ویا از نانوایی نان بخرند و سرانجام فردی بی انگیزه و نازپرورده وپرادعا وارد جامعه می شود که عاقبت محکوم به خانه نشینی و هدررفتن استعداد و سرمایه هاست.

این افراد نه مدرک قابل عرضه ای داشته و نه مهارتی کسب نموده اند تا بتوانند در سال هایی که ایام طلایی هر فردی است مفید واقع شده و به کسب تجربه ودانش بپردازند واین معضلی است که سال های اخیر خانواده ها با آن مواجه شده اند؛ بچه هایی که انگیزه ای برای درس خواندن و کسب مهارت ندارند چه سرانجام وعاقبتی خواهند داشت!