? همكاری و اشتغال خبرنگاران در روابط عمومی سازمانهایی كه حوزههای خبری آنها محسوب میشوند، از موضوعات چالش برانگیز در كار روزنامهنگاری است. منتقدان میگویند اخلاق حرفهای ایجاب میكند خبرنگاران استقلال خود را حفظ كرده و از همكاریهای درآمدزا با روابطعمومیها پرهیز كنند. آنها معتقدند جذب خبرنگاران متخصص و تأثیرگذار توسط روابطعمومیها روحیه انتقادی روزنامهنگاران را از بین میبرد. در چنین فضایی است كه بسیاری از روزنامهنگاران همكاری با روابطعمومیها را به عنوان خط قرمز تلقی میكنند و در مقابل اگر سازمانی به یك خبرنگار منتقد پیشنهاد همكاری بدهد، ممكن است با پاسخهای تند و تیزی مواجه شود؛ چرا كه این پیشنهاد در نگاه اول برای بسیاری روزنامهنگاران حرفهای میتواند به مثابه پیشنهادی توهینآمیز تلقی شود. اما به واقع آیا اشتغال روزنامهنگاران در روابطعمومی سازمانها، هویت شغلی و حرفهای آنها را مخدوش میكند؟ این پرسشی است كه ماهنامه مدیریت ارتباطات در گفتگو با «فریدون صدیقی»، روزنامهنگار و صاحب نظر حوزه علوم ارتباطات مطرح کرده است که خلاصه آن را در ادامه می خوانید:
♦️ این یكی از مشخصههای روزنامهنگار حرفهای است؛ اینكه شغل اصلی او روزنامهنگاری باشد، یعنی از راه نوشتن زندگی كند و با همین تعریف است كه مثلاً اگر یك نفر كه در سازمانی یا هر جای دیگری مشغول به كار باشد و گاهی هم برای روزنامهها مطلب بنویسد، روزنامهنگار محسوب نمیشود. رمز ماندگاری در كار روزنامهنگاری این است كه روزنامهنگار از این راه كسب درآمد كند و برای گذران زندگی به درآمد روزنامهنگاری متكی باشد. تجربه من در این سالها نشان میدهد كه همیشه در بزنگاهها و در شرایط سخت آن دسته از افرادی كه روزنامهنگاری را به عنوان شغل دوم دنبال میكردند، زودتر از كسانی كه زندگیشان از راه روزنامهنگاری میگذشت این حرفه را رها كردند. گروه دوم برای زندگی خودشان هم كه شده برای «روزنامهنگاری» تلاش میكنند.
? ممكن است روزنامهنگار شرایط سختی را هم تجربه كند، دوران بیكاریها و شرایطی كه حتی او را برای ادامه فعالیتش و روزنامهنگار ماندن به تردید بیاندازد، اما این خودش از ویژگیهای كار روزنامهنگاری است. روزنامهنگار آدم روزهای سخت است و اگر میخواهد روزنامهنگار بماند، باید از این شرایط عبور كند. بله ممكن است خیلیها در مواجهه با روزهای سخت از روزنامهنگاری كنارهگیری كنند و كسی هم انتظار ندارد همه بتوانند روزنامهنگار بمانند اما اگر روزنامهنگار با اصول حرفهای كار خودش آشنا باشد، در این شرایط هم میتواند به كار خود ادامه دهد؛ ممكن است در یك سازمان مسؤول اطلاعرسانی شود یا یك نشریه داخلی منتشر كند.
♦️ مادامی كه او در همان روابطعمومی كار اطلاعرسانی را انجام میدهد و به آموزهها و اصول كار حرفهای پایبند باشد، هویت خودرا به عنوان یك روزنامهنگار حفظ میكند.
? روزنامهنگار میتواند حتی در یك روابطعمومی با توجه به خط قرمزهای سازمانی هم یك كار حرفهای ارائه كند. هرچند كه من نمیخواهم بگویم خبرنویسی یا تهیه گزارش برای روابطعمومیها انتخاب ایدهآلی برای یك روزنامهنگار است اما اگر روزنامهنگاری در شرایط خاص ناگزیر از این انتخاب باشد و در ارتباط با سازمانها اصول كار حرفهای را رعایت كند و همچنان خود را روزنامهنگار بداند و هیچ اصل حرفهای را نادیده نگرفته باشد، نباید بر او خرده گرفت. او در روابط عمومی یك سازمان هم به كار اطلاعرسانی مشغول است.
♦️ اما تقریباً هم جامعه مطبوعاتی به روزنامهنگاری كه همزمان با كار خبری یا بعد از آن وارد روابطعمومی سازمانی میشود، نگاهی منتقدانه دارد و هم سازمانی كه یك روزنامهنگار را جذب كرده، ممكن است تلقی مشابهی داشته باشد. این نگاه برآمده از یك تفكری است كه میخواهد روزنامهنگار را محدود كند، اما چرا؟ اگر كار او اطلاعرسانی است، كار روابطعمومیها هم اطلاعرسانی است. ممكن است یك روزنامهنگار در روابطعمومی یك سازمان به همان اندازه كارآمد و تأثیرگذار باشد كه در یك روزنامه؛ چه بسا مطلبی در یك هفتهنامه یا ماهنامه به مراتب مؤثرتر از روزنامه باشد. همه این هفتهنامهها، ماهنامهها و حتی روابطعمومیها فرصتهای كاری برای روزنامهنگاران هستند و مهم این است كه هر جای این فضای اطلاعرسانی كه قرار میگیرند، به آن اصول حرفهای پایبند باشند. ممكن است شما در یك روابطعمومی كار اطلاعرسانی كنید و عملكرد خیلی اخلاقی و حرفهایتری نسبت به روزنامهنگاری داشته باشید كه در یك تحریریه كار میكند اما به خیلی از این اصول پایبند نیست./