میراث جرون
امروز : سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ساعت : ۱۵:۱۲
یادداشت

سناریوی بی سرانجام حقوق کارگران

فروغ مسلم زاده // وزیر کار درحالی از طی شدن مراحل پایانی لایحهٔ تغییر ...

توسعه اقتصاد دریامحور و شعار سال اولویت هرمزگان

فروغ مسلم زاده // اقتصاد دریا محور در بخش‌های مختلف دولت می‌تواند به مردم ...

توسعه و شکوفایی اقتصادی با مشارکت مردم

فروغ مسلم زاده// برای تحقق شعار جهش تولید با مشارکت مردم، اقتصاد کشور نیاز ...

جهش تولید با مشارکت مردمی استراتژی مهم توسعه اقتصادی است

فروغ مسلم زاده // جهش تولید با مشارکت مردمی در راستای تحقق شعار سال ...

حادثه برخورد و واژگونی موتور سوار نوجوانان وجوانان درسطح استان

عبدالحسین اسدپور// این روزها وشب هاراکب نوجوان وجوانان موتورسیکلت در کل استان‌ در خیابانهای ...

تاثیرات آموزش بر اقتصاد

وحید حاج سعیدی// امروزه در دنیا تاثیر آموزش بر اقتصاد به یک اصل قابل ...

ضرورت ذخیره سازی باران در سدها

فروغ مسلم زاده // فعالیت مناسب سامانه بارشی در هفته جاری و برنامه‌ریزی‌های انجام ...

سیلی جوانمردی بر گونه نامردان

فروغ مسلم زاده // میراث جرون حمله دو شب پیش ایران این پیام را ...

چه زمانی شبکه های اجتماعی رفع فیلتر می شوند!؟

نماینده مردم صومعه‌سرا در مجلس درباره زمان رفع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، بیان می‌کند ...

زیرساختهای گردشگری در هرمزگان نیازمتد توجه

مریم آقاجانی // توسعه زیرساخت‌های گردشگری جزایر هرمزگان به‌ویژه در بخش آب و برق ...

  • کد مطلب : 5469
  • تعداد نظرات : 0 نظر
  • تاریخ انتشار خبر : 6 اکتبر, 2016 - 09:33
  • شما اینجا هستید :یادداشت
  •   

    ياحسين(ع) وقتی سخن با یاد تو آغاز می شود،

    میراث جرون:وقتی قلم به شوق تو می نگارد، وقتی دلم به فکر ساختن جامه ای سترگ و پرداختن واژه هایی ژرف و شگرف می افتد؛آنگاه عظمت و شکوه نامت همچون خورشید،چشم هایم را به فراوانی نورفرامی خواند و من غرق در کلمات آسمانی ، به تو می اندیشم ان الحسین (ع) مصباح الهدی و سفینة النجاة! آن گاه زمانه تصویری از دریا کشید؛ دریایی سرخ و زلال، مثل غروبگاهان خورشید، مثل امواج در هم تنیده شفق. تصویری که توانست عظمت انسان را از گودال قتلگاه، تا منتهی الیه آسمان نمایان سازد.

    میراث جرون:وقتی قلم به شوق تو می نگارد، وقتی دلم به فکر ساختن جامه ای سترگ و پرداختن واژه هایی ژرف و شگرف می افتد؛آنگاه عظمت و شکوه نامت همچون خورشید،چشم هایم را به فراوانی نورفرامی خواند و من غرق در کلمات آسمانی ، به تو می اندیشم ان الحسین (ع) مصباح الهدی و سفینة النجاة! آن گاه زمانه تصویری از دریا کشید؛ دریایی سرخ و زلال، مثل غروبگاهان خورشید، مثل امواج در هم تنیده شفق. تصویری که توانست عظمت انسان را از گودال قتلگاه، تا منتهی الیه آسمان نمایان سازد.

    آن گاه که هدایت انسان، با کشتی شهادت آغاز می شود و بشر فرود آمده از آسمان، از گرداب خاک به سدرة المنتهای افلاک عروج می کند. چه کسی می تواند به عظمت نورانیت نور در ظهر طاقت فرسای غربت پی ببرد؟!

    آن گاه که از کویر کربلا، چشمه چشمه حکمت می جوشید و شهادت در کام عطشناک زمین به گوارایی می رسید، عاشورا رقم می خورد تا مسیر هدایت این بار نه از مکه و مدینه، بلکه از کربلا آغاز شود.

    عاشورا، آخرین ثانیه های به بار نشستن تلاش هزاران پیامبر بود.

    عاشورا، واپسین لحظات دلواپسی حضرت زهرا (س) بود که در بغض غریبانه امام حسین (ع) جاری می شد.

    چگونه بپرهیزد از “شهادتی” که به خاطر آن، هستی یافته است.

    چگونه از شهادت گریزان باشد؛ که ازلی ترین سمبل شهادت،وجود جاودانه ی خود امام حسین (ع) است.

    چگونه می تواند به صلح با امثال یزید بیاندیشد؛ صلحی که حتی غضب خداوند را بر می انگیزد؟!

    آن گاه است که این سخن به کمال زیبایی می رسد:هیهات مناالذلة!

    چگونه می شود سفیر عشق خداوند بود و تلاش هزاران پیامبر را نادیده گرفت؟

    تمام آن تلاش ها، هدایت ها، پیام ها، صحف، تورات، زبور، انجیل، فرقان، یعنی تمرین عاشقانگی برای سرافرازی در صحنه ایثار، ایثار جان و تن در مسلخ عشق!

    و چه زیبا امتحانی در جریان است که از کودک شیرخواره، تا مرد کهنسال میدان، می توانند تا خط پایان، عاشقانگی خود را در معرفت خداوند به نمایش بگذارند. تشنگی بهانه ای بیش نیست، برای حضرت علی اصغر که برای شهادت شتاب و عجله می کند!

    دریای کرامت سقا را چه جای حسرت به مشک های بخیل، آنگاه که اشک های عاشقانش را کرانه ای نیست! بگذار ندانند که اینان را زیستن جز تکلیف الهی و مرگ، جز عروجی عارفانه نیست!

    حضرت قاسم(ع) را چه جای نگرانی از فقدان زره، مهم، سهم لذتی است که از شهادت می برد!

    بگذار هر چه نیزه دارند بشکنند، بر جان عاشق نور؛ شوقی جز تکثیروذوقی جز تکبیرنیست.

    چگونه می تواند شِکوه کند، آن روح سترگ و بشکوه، که فخر آسمانیان است و رشک زمینیان!

    گودال قتلگاه، جز تصویری از اتحادعشق و عاشق و معشوق نیست!

    این دایره، دایره عشق است و این حلقه، وعدگاه وحدت عاشق و معشوق؛ حلقه ای که مسلخ عاشقانه اش مصداق “ثارالله” و غربت سرشار از اندوهناکی اش، تفسیر “والوتر الموتور” است.

    حلقه مي‏زنند اشك‏هايم، در طواف نامت و دلم، همپاي اشك‏ها، رهسپار كربلاي يادت مي‏شود و نام آسماني‏ات را بوسه باران مي‏كند.

    مولا جان، هرگاه عطر نامت بر خيالم مي‏ وزد، دل به لحظه‏ هاي عاشورايي‏ ات مي‏دهم و سرشار از يادت، رو به روي گلدسته‏ هاي دعا مي‏ايستم و سلام مي‏دهم؛ «السلام عليك يا ابا عبداللَّه‏(ع) ». سلام بر تو و غريبانه‏ هايت! سلام بر تو و زخم‏هايت! سلام بر تو و گل‏هاي سرخ گلستانت كه حتي بين تمام لاله‏ ها، برترين اند!

    سلام بر تو و آنکه روزی در پگاهان آدینه؛ جاده‏ هاي انتظاررا پشت سر خواهد گذاشت و لبریز از نامت،عدالت را جار خواهد زد.

    خدایا همه آنهایی که دلهايي آسماني دارند ،نگاهي بارونی،خنده هاشون بی ریاست، گریه هاشون رنگ یه دنیا شبنمه به همه چیزاهایی که تمنای درونیشونه برسون وعده ماامسال تاسوعا و عاشوراي حسيني   کرب و بلا یه سحر زیر نور ماه، باشور اشک ، میدون مشک روبروی گنبد شاه

    منزلگه عشاق دل آگاه حسین است بهترو ساده ترین راه حسین است ازمردم گمراه جهان راه مجویید نزدیکترین راه به الله حسین است

    الاحقر:الهام کمالي

     

    برچسب ها :

    تبلیغ
    آیین بانک قرض الحسنه مهر ایران هیات گلف استان هرمزگان احمدمرادی oخبرگزاری علم و فناوری آفتاب جنوب