فروغ مسلم زاده //
جنـود اللّٰه لاتَفشَـلُوا هـم فـائزون بالـشهآدة أو بـالفتـْح:” سربازان خـدا شکست نـمیخوردنـد؛ آنها پیروز میشوند با شھادت یا فتح…! ”
این روزها، انگار دنیا دیگر با ساکنانش اهل سازش نیست؛ سالهای گذشته پاییز برگ ریز هزار رنگ، عطر خاک نم خورده میداد و میان رقص برگهایش در وزش دل انگیز نسیم، عاشقانههای زیادی را برای ساکنان زمین به همراه داشت، اما اکنون دیگر اینگونه نیست…
پاییز امسال بوی گَس خون میدهد، همه جا سیاه است و قرمز؛ دیگر نوای دل انگیز خش خش برگها به گوش نمیرسد؛ بلکه غرش مهیب گلولهها و تانکها و بمبها و تخریب ساختمانها و از همه دلخراشتر صدای گریه و ضجه کودکان و زنان غزه و فلسطین و صدای شکسته شدن تاب و توان مردان در لابلای این حجم از وحشیگری اسرائیل و آمریکا ، گوش جهان را پُر کرده است.دود ۴۰۰۰ کودک مظلوم در حملات ددمنشانه اخیر اسرائیل به غزه به شهادت رسیدند، چه کسی میداند چند نسل باید بگذرد تا جای خالی این حجم از انسان پر شود؟ چند پاییز دیگر باید بیاید تا مادران و پدرانی خنده به خون نشسته کودکانی را که الان زیر خروارها خاک به ناحق و مظلومانه مدفون شدند، ببینند، بشنوند و دلشان آرام بگیرد؟
این روزها سخن گفتن از پایبندی به قواعد بینالمللی و پیماننامههایی که در مجامع بینالمللی پس از وقوع جنگ جهانی دوم با عنوان پیماننامههای ۴گانه ژنو به تصویب رسید تا از مردم بیدفاع حمایت کنند و جنگافروزان را از آتشافروزی و یورش به غیرنظامیان بهویژه کودکان و زنان بازدارند همچون نجوا در گوشهای سنگینی است که نمیشنوند و وجدانهایشان خفته است و بیدار نمیشود تا صدای انسانیت و آزادیخواهی مردم ستمدیده جهان را بشنوند.
۱۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ (۲۵ مهر ۱۴۰۲) جهانیان شاهد جنایتی بودند که شاید برای آن، کمتر بدیلی بتوان در جنگهای سه دهه گذشته جهان پیدا کرد.رژیم کودککش و غاصب صهیونیستی در ادامه جنایتها و نسلکشی گسترده مردم غزه با بمباران بیمارستان «المعمدانی» یک بار دیگر نشان داد که به هیچ اصول و قاعدهای پایبند نیست و تحت حمایت دولتهای بزرگ جهان و سکوت مرگبار آنها دست به هر جنایتی میزند و برایش انسانهای بیگناه، غیرنظامیان و کودکان و زنان هیچ تفاوتی با هم ندارند و این سَبُعیَّت و ددمنشی، دیگر راهی بهجز ایستادگی در برابر غاصبان و جنگافروزان، تا به دست آوردن پیروزی نهایی، پیش روی قهرمانان مقاومت قرار نداده است.
چقدر حکایت این روزهای پاییز جهان، تلخ و غمبار است، کاش زودتر باران ببارد، کاش آسمان به کمک قلبهای شکسته زنان و مردان و کودکان فلسطین و غزه بیاید تا این حجم عظیم از “غم جهان فرسا ” را بتوانند زمین بگذارند…
آنچه مسلم است، این است که تاریخ ” پاییز برگریز کودکان غزه” را فراموش نمیکند؛ قطعا همین چند سطر از منِ خبرنگار در شهر ملایر برای دردمندی با انسانهایی مظلوم و ستمدیده در هزاران کیلومتر فراسوی مرزهای ایران کافی نیست، اما شاید ادای دینی باشد به همه خبرنگارانی که شجاعانه رفتند تا جنگ را به تصویر بکشند، تا تاریخ بفهمد که اسرائیل چه به روز غزه و فلسطین آورده است، اما این خبرنگاران مظلومانه به شهادت رسیدند.
امروز همه جهان بیدار شده است؛ فریادها و اشکهای کودکان غزه، کره زمین را بیدار کرده است، امروز دیگر سکوت خبری معنا ندارد، اکنون من از ملایر مینویسم برای غزه و فلسطین، دیگری در دل آمریکا تظاهرات میکند، میلیونها نفر مسلمان و غیرمسلمان در کشورهای جهان علیه ظلم غاصب اسرائیل و آمریکا به خروش درآمدهاند و این مسیر همچنان چون سیلی خانه مان برانداز ادامه دارد و هدف نابودسازی «خانه عنکبوت » است، دنیا بداند تاریخ بشر هرگز وحشیگری اسرائیل بر مردم جهان از یاد نمی برد…
پاییز امسال، جهان آبستن حوادث بزرگی است و در هر کوی و برزن ندایی آشنا به گوی می رسد:” یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمان، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ …