میراث جرون
امروز : شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ساعت : ۱۲:۴۷
یادداشت

توسعه اقتصاد دریامحور و شعار سال اولویت هرمزگان

فروغ مسلم زاده // اقتصاد دریا محور در بخش‌های مختلف دولت می‌تواند به مردم ...

توسعه و شکوفایی اقتصادی با مشارکت مردم

فروغ مسلم زاده// برای تحقق شعار جهش تولید با مشارکت مردم، اقتصاد کشور نیاز ...

جهش تولید با مشارکت مردمی استراتژی مهم توسعه اقتصادی است

فروغ مسلم زاده // جهش تولید با مشارکت مردمی در راستای تحقق شعار سال ...

حادثه برخورد و واژگونی موتور سوار نوجوانان وجوانان درسطح استان

عبدالحسین اسدپور// این روزها وشب هاراکب نوجوان وجوانان موتورسیکلت در کل استان‌ در خیابانهای ...

تاثیرات آموزش بر اقتصاد

وحید حاج سعیدی// امروزه در دنیا تاثیر آموزش بر اقتصاد به یک اصل قابل ...

ضرورت ذخیره سازی باران در سدها

فروغ مسلم زاده // فعالیت مناسب سامانه بارشی در هفته جاری و برنامه‌ریزی‌های انجام ...

سیلی جوانمردی بر گونه نامردان

فروغ مسلم زاده // میراث جرون حمله دو شب پیش ایران این پیام را ...

چه زمانی شبکه های اجتماعی رفع فیلتر می شوند!؟

نماینده مردم صومعه‌سرا در مجلس درباره زمان رفع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، بیان می‌کند ...

زیرساختهای گردشگری در هرمزگان نیازمتد توجه

مریم آقاجانی // توسعه زیرساخت‌های گردشگری جزایر هرمزگان به‌ویژه در بخش آب و برق ...

سواد رسانه‌ای چگونه می‌تواند در مواقع بحران به داد جامعه برسد

فروغ مسلم زاده // مردم در فضای مجازی رفتارهای هیجان‌آمیزی از خود بروز می‌دهند ...

  • کد مطلب : 41395
  • تعداد نظرات : 0 نظر
  • تاریخ انتشار خبر : 17 مارس, 2024 - 20:06
  • شما اینجا هستید :اخبار مشروح > گزارش
  •   

    اندر حکایت حضور در نمایشگاه های خارجی صنایع دستی

    دوران چند ماه قرنطینه بخاطر کرونا در کشور ترکیه تمام شده بود ،و از سال ۲۰۰۸میلادی که شروع کار من در نمایشگاههای خارجی و کشور ترکیه است ،این دومین بار بود که به نمایشگاهی در شهر قونیه ترکیه دعوت شده بودم ، با شوق فراوان بخاطر زیارت مرقد مولانا و فروش خوب پذیرفتم ،این چهل […]

    دوران چند ماه قرنطینه بخاطر کرونا در کشور ترکیه تمام شده بود ،و از سال ۲۰۰۸میلادی که شروع کار من در نمایشگاههای خارجی و کشور ترکیه است ،این دومین بار بود که به نمایشگاهی در شهر قونیه ترکیه دعوت شده بودم ، با شوق فراوان بخاطر زیارت مرقد مولانا و فروش خوب پذیرفتم ،این چهل و چهارمین حضور من در نمایشگاه های خارجی صنایع دستی بود.نمایشگاه تاریخ ۲۲شهریور ماه شروع بکار می کرد و یک روز قبل جهت چیدمان باید حاضر می شدم.تلفنی با دوستم ابوبکر که اهل سنگال هست و مثل من سالهاست در لیگ ترکیه حضور دارد هماهنگ کردم که ساعت ۹صبح در ترمینال آنکارا بلیط گرفته و راهی قونیه شویم.از خانه من تا ترمینال یا بقول ترک ها آشتی بیشتر از ۳۰دقیقه نیست. با وسایل زیادی که داشتم برغم اعتراض راننده تاکسی مبنی بر حجم زیاد صنایع دستی به ترمینال رفتم و با اتوبوس راهی قونیه شدیم که تقریبا ۳ساعت و ۳۰دقیقه فاصله آنکارا تا قونیه هست.سریع به سوی محل برگزاری نمایشگاه رفتیم و تا ساعت ۱شب چیدمان داشتیم ،روز شروع نمایشگاه متوجه شدم که همسایه های سمت چپ و راست من کرد و عرب و اهل شهرهای وان و حاتای ترکیه هستند .همسایه عرب من سعی می کرد با من عربی حرف بزند و من هم فقط در حد احوالپرسی که عربی بلد هستم با او حرف می زدم.نمایشگاه با رعایت پروتکل های بهداشتی در بزرگترین مرکز خرید شهر قونیه برگزار شد ،این نمایشگاه مختص صنایع دستی و مواد غذایی بود. در همین گیرودار پلیس نمایشگاه به من تذکر داد که ماسک را کامل روی بینی و دهانم قرار دهم و من هم با گفتن کلمه TAMAMبه معنای باشه رعایت کردم و درخواست کردم عکسی به یادگار بگیریم که ابتدا با بی اعتنایی رد کرد ولی با اصرار من قبول کرد و گفت تو صدای خوبی داری.نمایشگاه بخاطر کرونا از استقبال چندانی برخوردار نبود ولی خیلی از اهالی قونیه به فرهنگ و زبان پارسی علاقه مند بودند .روز سوم نمایشگاه بود که درخواست یک میز اضافه کردم تا چیدمان بیشتری داشته باشم و زمانی که میز فلزی را باز می کردم ،انگشتم در پایه میز گیر کرد و بشدت دچار درد و کوفتگی شد ،که توهینی به خودم کردم و کار را ادامه دادم.ساعت کار نمایشگاه از ۱۰صبح تا ۱۰شب بود و من لباس های محلی و حصیربافی و رودوزی های سنتی به معرض فروش و نمایش گذاشته بودم.محل استقرار ما gherdan park hotel بود که اتاق ۲۲۰به من اختصاص داشت،هزینه هر شب اقامت در این هتل با تخفیف برای ما هنرمندان صنایع دستی ۸۰لیره بود.هر روز به اتفاق همکار سنگالی ام از ساعت۷الی۸/۳۰صبح در سالن ورزشی هتل که امکانات خوبی داشت ورزش می کردیم.روز چهارم نمایشگاه برغم فاصله زیاد تاکسی گرفتم و به زیارت شاعر و عارف پارسی گو حضرت مولانا رفتم و عکس و فیلم تهیه کردم ،ویروس منحوس کرونا باعث شده بود که مرقد مولانا خلوت و بدون بازدید کننده همیشگی باشد و بیشتر از چهل نفر بازدیدکننده نداشت،بعد از یکساعت زیارت مولانا به سوی نمایشگاه رهسپار شدم.روز پنجم نمایشگاه با مردی اهل افغانستان آشنا شدم که از من خرید کرد و تخفیف خوبی به او دادم و خوشحال شد، اودانشجو بود و همزمان با سازمان ملل جهت کمک به پناهنده گان مقیم ترکیه همکاری می کرد و با دختری اهل ترکیه ازدواج کرده بود و کمی با وی افغانی حرف زدم و به شوخی گفت شاید تو اهل افغانستان هستی و من گفتم خیر ،من ایرانی هستم.قونیه شهری نسبتاً مذهبی هست و مردمش علاقه زیادی به فرهنگ و زبان پارسی دارند.نمایشگاه برغم تبلیغات در سطح شهر همچنان کم رونق بود، تا اینکه مدیر نمایشگاه بقول برخی دوستان رکب زد و برای خرید از نمایشگاه جایزه در نظر گرفت و با اینکار استقبال بیشتری صورت گرفت،ولی اکثر غرفه داران از میزان فروش چندان راضی نبودند.تاریخ ۳۱شهریور فرا رسید و نمایشگاه ساعت ۱۰شب تعطیل شد ،با نهایت سرعت شروع به جمع کردن غرفه کردم و سپس به کمک دوست سنگالی ام رفتم و ساعت ۳بامداد کل وسایلم را با ماشین دوست اهل ترکیه ام آقا خلیل و یا بقول ترک ها حلیل بی به هتل بردم ،یکم مهرماه بسوی ترمینال یا آشتی رفتیم که ورودی سالن ترمینال پلیس تقاضای هس کد (کد سلامت)کرد و مارا جهت دریافت هس کد بسوی اداره پست فرستاد ولی آنجا گفتند که از داخل ترمینال می توانید بگیرید و من یادم آمد که دوست خوبم آقا فرشید قبلا برای من گرفته بود و داخل تلفن همراهم بود، با کمی تلاش و کمک مغازه دار ورودی ترمینال موفق شدم پیدا کنم و با گرفتاری وارد سالن فروش بلیط شدیم و خیلی سریع بلیط برای دو نفر و هس کد برای دوستم گرفتم و رهسپار آنکارا شدیم تا برای نمایشگاههای بعدی که در شهرهای مرسین و استانبول داشتیم آماده شویم…

    برچسب ها :

    تبلیغ
    آیین بانک قرض الحسنه مهر ایران هیات گلف استان هرمزگان احمدمرادی oخبرگزاری علم و فناوری آفتاب جنوب